۱۳۹۵ بهمن ۲, شنبه

آینده انسان در سال ۲۰۲۰

پیمودن هزاران کیلومتر، تنها با یک قدم شروع می شود. اولین قدم شما، لحظه ای است که صفحه را ورق بزنید. 

آینده انسان در سال 2020
آینده انسان در سال 2020
فایده مطالعه این مقاله برای من چیست؟
تبدیل به چیزی خواهید شد که برای رسیدن به آن تمرین کرده اید.
انسان 2020 چیست؟
ایده نگارش این مقاله، زمانی به ذهنمان خطور کرد که در جلسه  برنامه ریزی  2020 برای آموزش های آینده، این سوال پیش آمد که چند سال بعد، یعنی در سال میلادی، یک انسان موفق چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
وقتی به خودمان آمدیم، متوجه شدیم که گویا چند ساعتی است که در حال صحبت در این رابطه هستیم و آنچه موضوع را جالب تر کرد، این بود که متوجه  با انسان فعلی تفاوت های زیادی دارد و اگر مهارت های خاصی 2020شدیم، انسان را نداند، از چرخه رقابت بیرون خواهد رفت و هیچگاه رنگ موفقیت را نخواهد دید. گوی اتفاقی، باعث شد که تصمیم بگیریم که برنامه ای آموزشی برای همین گفت و مردم کشورمان طراحی کنیم تا تغییرات شدید آینده، برایمان بسیار آسان، جذاب و دوست داشتنی باشد تا یک بحران! امیدوارم با مطالعه این مقاله، موفقیت های فوق العاده ای کسب کنید و ما را در جریان موفقیت های خود قرار دهید.
چطور این مقاله را نخوانیم؟ همه ما اولین مقاله های زندگیمان مربوط می شدند به دوران مدرسه (و تقریبا برخی شاید آخرین کتاب  خواندن هایشان هم به همان دوران مربوط می شود!). در این  چطور باید یک کتاب را بخوانیم و از آن استفاده کنیم.ً دوران، یاد نگرفته ایم که واقعا بسیاری از ما، هنوز بر طبق عادت دوران مدرسه هستیم و وقتی کتابی برای علاقه خودمان می خوانیم و قصد داریم از آن استفاده کنیم، به گونه ای آن را می خوانیم که انگار قرار است از آن امتحان بدهیم و این در حالی است که ما کتاب را می خوانیم که تغییر کنیم. بنابراین وقتی این مقاله را می خوانید، قرار نیست که زیر تعاریف خط بکشید و تعداد عوامل را حفظ کنید! بلکه هدف این است که، در هر جایی از زندگی خودتان که صلاح دانستید تغییری ایجاد شود، کنار آن بخش از کتاب بنویسید که، مثلا: وقتی ....حواسم باشه با مشتری ها هم همدلی کنم. مخصوصا قرار نیست این مقاله سالم بماند! شما حسابی باید با این مقاله درگیر شوید، زیر مطالب کاربردی اش خط بکشید، مطالب مهمی را که به ذهنتان می رسد، حاشیه نویسی کنید و هر جایی که با آن موافقید و یا مخالفید، اعلام کنید! آنجایی که از خودتان :) بکشید و گاهی هم :( راضی هستید و درست رفتار
گسترش روحیه راحت طلبی در انسان 2020
پیشرفت در علم، افزایش ارتباطات، رسانه ها و روش های بازاریابی بعضی از شرکت ها، بیشتر مردم را به سمت یک باور اشتباه سوق داده، که به دست آوردن برنامه هایی را دیده اید که در آن نتایج بزرگ در زندگی، احتیاج به تلاش ندارد. حتما تبلیغ می شود شما بدون رفتن به باشگاه و یا حتی رژیم گرفتن می توانید با استفاده از این قرص لاغری در چند روز وزن خود را کاهش دهید و به اندام رؤیایی خود برسید. این ها یک سری تبلیغات پوچ و توخالی است که هیچ نتیجه مثبتی نخواهد داشت و افراد بعد از گذشت چندین ماه، دوباره به وزن قبلی خود برمی گردند. پس باور داشته باشید، برای رسیدن به نتایج ارزشمند باید تلاش کنید. اولین قانون موفقیت که به سرعت کمک می کند تا شما پیشرفت کنید، هم جهت کردن فعالیت های روزانه با اهداف بلندمدت زندگی تان است. به عنوان مثال، فردی را تصور کنید که هدف اصلی اش در زندگی، قهرمانی المپیک در رشته کشتی است. این فرد باید زیر نظر مربی آگاه و باتجربه، بسیار تمرین کند، رژیم غذایی علمی و دقیقی رعایت کند و روحیه قوی داشته باشد تا فشار تمرین خسته اش نکند. باید نگرش مثبتی داشته باشد. اعتمادبه نفس قوی، اراده، انگیزه و بسیاری از موارد دیگر که همگی این ها در راستای قهرمانی این فرد هستند. حالا تصور کنید این فرد علاقه زیادی به پیتزا و نوشابه داشته باشد و بخواهد که یک شب در میان، رژیم خود را رعایت نکند و از یک پیتزای مخصوص و خوشمزه با برخلاف هدف اصلی اش است. ًپنیر زیاد همراه با نوشابه لذت ببرد؛ که این کار دقیقا به نظر شما آیا این فرد خود را آماده قهرمانی می کند؟
چرا باید از ابزار استفاده کنیم؟
یک آچارفرانسه را در نظر بگیرید. این آچارفرانسه به ما کمک می کند تا با صرف انرژی کمتر و در زمانی کوتاه تر، یک پیچ را بازکنیم. در واقع، ابزار مناسبی است که ما را زودتر به هدفمان می رساند. پس، ما به تجربه در زندگی مان دریافته ایم که استفاده از ابزار برای ما ضروری است. شاید هیچ گاه نتوانیم یک پیچ محکم را بدون ابزار و فقط با استفاده از دست بازکنیم. ابزار به ما کمک می کند با صرف انرژی کمتر و در زمان کوتاه تر به هدفمان برسیم.
قانون 5 ضربه:
این قانون را از یکی از بهترین سخنرانان جهان شنیدم که می گفت: یکی از مهم ترین اهداف زندگی تان را در نظر بگیرید. حالا تصور کنید در جنگل و در میان درختان سرسبز در حال قدم زدن هستید. حالا یک درخت را انتخاب کنید. این درخت همان هدف شماست. اگر شما حتی فرصت بسیار کمی در روز داشته باشید با این روش ساده می توانید درخت را قطع کنید (یعنی به هدفتان برسید) به شرط این  قاعده را رعایت کنید:2 که این  تبر داشته باشید و هر روز با صرف کمترین وقت، فقط پنج ضربه به این درخت - 1 بزنید. به این درخت تعهد داشته باشید و تا رسیدن به هدفتان درخت تان را تغییر ندهید. - 2 با همین روش ساده بعد از گذشت چند ماه یا یک سال، این درخت می افتد و شما به هدفتان می رسید. در بخش های بعدی روش هایی را با هم می آموزیم که تبرمان را تیز کند تا با هر ضربه، به هدفمان نزدیک و نزدیک تر شویم. همه انسان ها یک روزی به دنیا می آیند و این شانس را دارند، چندین سال زندگی کنند و بعد به پایان مسیر می رسند و از این دنیا می روند. بسیار اهمیت دارد که این یک باری که شانس زندگی داریم به چه دستاوردهایی می رسیم. و چه زیبا، ژاله اصفهانی این موضوع را بیان می کند:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست         هرکسی نغمه ی خود خواند و از صفحه رود
صفحه پیوسته بجاست اد.                      خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
قانون دانه:
گاهی از طبیعت می توان درس های بزرگی گرفت. در یک باغ سیب ممکن است سیب را به عمل 500صدها درخت سیب وجود داشته باشد و هر درخت، حدود این همه دانه لازم است که چند ً می آورد که هرکدام حاوی چندین دانه است. واقعا درخت سیب دیگر اضافه شوند؟ آیا یک دانه نمی تواند رشد کند و سال ها بعد یک درخت تنومند و پر میوه باشد؟ اینجا از طبیعت یاد می گیریم: دنبال رشد هستید، بهتر است بیش ً اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند، پس اگر واقعا از یک بار تلاش کنید. همواره به یاد داشته باشید: باید در بیست مصاحبه شرکت کنید، تا یک شغل مناسب به دست آورید. باید با چهل نفر مصاحبه کنید، تا یک فرد مناسب را برای سازمانتان استخدام کنید. باید با پنجاه نفر صحبت کنید، تا محصولتان را بفروشید. باید با صد نفر آشنا شوید، تا یک رفیق شفیق و وفادار پیدا کنید. اگر این درس طبیعت را به درستی درک کنیم، دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی شکست را نمی پذیریم. می خواندم و برای تحقیق به شرکت های بزرگ MBA طی دوره ای که در دانشگاه، مراجعه می کردم، متوجه شدم که مؤسسان شرکت های بزرگ ایرانی همچون صنایع غذایی بهروز، صنایع غذایی مهرام و مادیران، بیشتر ازدیگران شکست خورده اند، ولی همواره دانه های بیشتری کاشته اند. یک دانه خوب، جنبه های دیگر زندگی را بهبود می بخشد. دقت کرده اید که هر وقت به طور منظم ورزش می کنید، میل به غذاهای سالم و کم کالری تر دارید؟ آیا متوجه این تغییر شده اید که وقتی غذاهای سالم و رژیمی می خورید، انرژی بیشتری داشته و دوست دارید ورزش کنید؟ همه چیزها در زندگی به هم مربوط هستند. روش تفکر شما، روی روحیه شما مؤثر است. روحیه شما، بر نوع راه رفتن تان مؤثر است. راه رفتن شما، روی نحوه گفتارتان اثر می گذارد و روش حرف زدن تان، روی طرز فکرتان مؤثر واقع می شود. تلاش برای پیشرفت در یک بعد زندگی، بر سایر ابعاد زندگی اثر می گذارد. وقتی در خانه خوشحال هستید، در محل کار نیز احساس شادی بیشتری خواهید داشت. وقتی با همکاران خود رابطه گرمی دارید، در خانه نیز، با همسر و فرزندانتان بهتر برخورد خواهید کرد. برای پیشرفت در زندگی می توانید از هر نقطه ای که هستید، شروع کنید. بسیار هیجان انگیز است، وقتی به ده سال گذشته زندگی خود نگاه می کنم، شوق آینده، خواب از چشمانم می گیرد. می توانید همین الان در هر شرایطی که هستید برنامه ای برای نوشتن اهداف، پیشرفت در شغل، یادگیری مهارت جدید و ... داشته باشید. همین تغییر کوچک، باعث بروز نتایج بزرگ خواهد شد، زیرا همه امور به هم مربوط هستند. عکس این قضیه نیز صادق است، یعنی اگر یک بخش از زندگی تان خراب شد، سایر ابعاد هم به زودی خراب می شوند. هر کاری که انجام می دهید، به نوبه خود اهمیت دارد، زیرا به امور دیگر مربوط است.
کوچک های بزرگ:
شاید یکی از مهم ترین قاعده های این مقاله و تمامی کتاب های انگیزه بخش جهان این نکته باشد که، پاداش های بزرگ در اثر فعالیت های بسیار کوچک و هوشمندانه به دست می آیند. نتایج، بسیار بزرگ تر از تصور ما هستند، اما گام ها چندان بزرگ و مهم به نظر نمی رسند. اگر برای کاهش استرس، بهبود روابط فردی و گسترش کسب وکارتان از استراتژی درست استفاده کنید، از نتایج آن شگفت زده خواهید شد. بسیاری از آدم های ساده انگار انتظار دارند پس از گذشت  زمان بسیار کوتاه، نتایج آنی را ببینند. برای مثال، اگر فردی سه روز متوالی برای کاهش وزن، صبح زود از خواب بیدار شود، در پارک نزدیک منزلش بدود و انتظار کاهش وزن را داشته باشد، به زودی دلسرد خواهد شد. چون هنوز نتیجه ملموسی پدیدار نشده است. تمام انسان های هوشمند که برای زندگی و افکار خود استراتژی دارند، می دانند که باید مدت ها کاری را به دقت انجام دهند تا یک باره نتیجه فوق العاده آن را ببینند.
یک داستان از معلم ریاضی دوم راهنمایی:
وقتی دوم راهنمایی بودم، تنها درسی که همیشه نمره 20 می گرفتم درس ریاضی بود. معلم باهوشی داشتیم به نام آقای میرزایی. ایشان روزی یک مسئله ریاضی به ما دادند که جالب بود. داستان، درباره مرد میلیونری بود که پی برد، یکی از  دلار بخرد، 1000 دانش آموزانش ایده جالبی دارد که اگر آن ایده را در ازای می تواند میلیون ها دلار درآمد به دست آورد؛ اما نمی دانست که دانش آموزش هوش ریاضی بسیار بالایی دارد. برای روز اول، کافی است. برای روز 1 دانش آموز به مرد ثروتمند گفت: یک سنت دوم دو سنت، برای روز بعدی چهار سنت و هر روز این پول دو برابر شود و این کار  روز ادامه داشته باشد. مرد میلیونر از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید 30فقط و زیر لب به حالت تمسخر لبخند می زد و بلافاصله گفت حاضر است شرط او را بپذیرد. اما در پایان ماه متوجه شد که بیش از داده است. هیچ کدام از ما دانش آموزان حرف آقای میرزایی را باور نکردیم؛ اما معلم ریاضی مان جدول زیر را برایمان کشید تا حرفش برایمان باورپذیر شود.
روز اول= یک سنت روز
دوم= دو سنت
روز سوم= چهار سنت
روز چهارم= هشت سنت
روز پنجم= شانزده سنت
روز ششم= سی و دو سنت
روز هفتم= شصت و چهار سنت دلار1/28
روز هشتم=  دلار2/56
روز نهم=  دلار5/12
روز دهم=  دلار163/84
روز پانزدهم=  دلار5242/88
روز بیستم=  دلار167772/16
روز بیست و پنجم= دلار5368709/12
روز سی ام= دلار10 /23/418/737
فکر می کنید مجموع این مبالغ چقدر است؟ این مثال نشان می دهد که کوچک هایی هستند که بسیار بزرگ اند و تأثیرات عمیقی در زندگی انسان خواهند داشت.
یک تحول در فرآیند آموزش ارتش امریکا:
در اوایل دهه 1980، دکتر ریچارد بندلر یکی از نویسندگان کتاب NLP، در استخدام ارتش آمریکا قرار گرفت تا کمک کند مهارت تیراندازی در ارتش آمریکا بهبود یابد. ابتدا دکتر بندلر برنامه قبلی آموزش را به  دقت بررسی کرد. برنامه آموزش این گونه بود که، به هر فردی یک هفت تیر می دادند، راه تیراندازی را به آن ها آموزش می دادند و بعد، از آن ها می خواستند از فاصله سی متری به هدف شلیک کنند. بعضی از سربازها می توانستند از همان ابتدا تیرهایشان را به هدف بزنند؛ اما بقیه افراد، فقط به مقدار بسیار کم پیشرفت می کردند. فرض مربیان آموزشی این بود که بعضی از سربازان از استعداد ذاتی برای تیراندازی برخوردارند و اکثریت از استعداد محروم اند؛ اما دکتر بندلر این استدلال را نپذیرفت.  ریچارد بندلر بعد از چند روز فکر کردن در مورد نحوه آموزش، روند را کاملا متری شروع به تیراندازی کردند. 3 تغییر داد، به گونه ای که همه سربازان از فاصله در این روش به خاطر این که فاصله بسیار کم بود، تمام سربازان به  راحتی به هدف می زدند. متری 18 و 12 و 9 متری تیراندازی را امتحان کردند. بسیار ساده بود. از فاصله 6 متر فاصله را بیشتر می کردند، تا این نیز همچنان ساده بود و روزانه سربازان فقط  3متر رسیدند. این تغییر در شیوه آموزش، همه را متعجب کرد، زیرا حالا که به 30 هدف می زدند. دکتر بندلر استاد جزء متری دقیقا30سربازان زیادی از فاصله جزء کردن است و شهرت جهانی دارد. به  عبارت  دیگر، دکتر بندلر معتقد است، اگر یک کار بزرگ و دشوار را به اجزای کوچک تری تقسیم کنیم، انجام این فرآیند به شدت آسان می شود. با استفاده از این  ازشیوه آموزش می توانید در هر زمینه ای یادگیری خود را افزایش دهید و من دقیقا همین روش برای آموزش به دانشجویانم در دانشگاه صنعتی شریف استفاده می کنم.
یادگیری از روی دست بزرگ ترها: در مدرسه به ما می گفتند، که انجام دهیم: تکرار، تکرار و تکرار راهکاری که مرتبا بود. با این که به جمله آقای دیل کارنگی که می گوید:
تکرار مادر مهارت هاست.
اعتقاد دارم و در مواردی این تکرار، قوی ترین روش برای تثبیت یک موضوع است، ولی همیشه و در هر زمینه ای این گونه نیست. یک مثال می زنم: فکر می کنید بعضی از آقایان چگونه رانندگی را یاد می گیرند؟ این ها از سال ها قبل که کنار پدر، مادر و راننده تاکسی می نشینند، فقط به نحوه رانندگی نگاه می کنند و با همین شیوه نگاه کردن، رانندگی را یاد می گیرند. اغلب، بسیاری از افراد به سرعت در رانندگی مهارت می یابند. به عبارت دقیق تر منظور این است که، با روش نگاه کردن و الگوبرداری از دیگران، می توانیم آموزش ببینیم. به این فرایند در ان ال پی، الگوبرداری می گویند. این روشی است که با با تماشا کردن کسی  استفاده از آن می توانید بر سرعت یادگیری خود بیفزایید. صرفا که می تواند کاری را به طرز عالی انجام دهد، می توانیم انجام آن کار را بیاموزیم.
کجای زمین فوتبال قرار دارید؟
در سال های قبل، عضو تیم فوتبال نوجوانان راه آهن و تیم تراکتور سازی تبریز بودم  آذری هستیم. چون پدرم ارتشی بود، یک سال در تبریز زندگی کرده ایم و اصالتا بازیکن 22 مربی ای داشتیم که همیشه به ما می گفت بچه ها تصمیم بگیرید یا جزء اصلی زمین باشید و یا جزء هزاران تماشاچی فوتبال که دورتادور زمین نشسته اند و بازی را نگاه می کنند. این جمله را آن سال ها خیلی خوب درک نمی کردم و همیشه به خودم می گفتم ما که جز بازیکنان هستیم و مربی از گفتن این جمله چه منظوری دارد؟ حالا که چندین سال است در دانشگاه صنعتی شریف تدریس می کنم، این قضیه به راستی برایم بسیار ملموس شده است و افراد بسیاری را می بینم که به شوق یادگیری یک مهارت جدید مثل زبان انگلیسی، نواختن گیتار، یادگیری تندخوانی فانتوم و حتی درس خواندن، تلاش جدیدی را شروع می کنند، ولی بعد از یک مدت، انگیزه خود را از دست می دهند و به جمع تماشاچیان می پیوندند.
تقریبا همیشه در ابتدای کار، افراد هیجان دارند و معمولا دچار افراط می شوند البته بسیار خوب است که برای ایجاد ریتم موفقیت، هیجان زده باشیم، اما بهتر است طوری  ماه این ریتم را حفظ کنیم.3 برنامه ریزی کنیم که بتوانیم حداقل به مدت اگر تلاش کنید هر روز گام های درست و کوتاهی را بردارید، به شما قول می دهم، در نهایت برنده خواهید شد؛ اما اگر کارهای زیادی برای دنبال کردن دارید، خود را برای یک شکست آماده کرده اید. تمام انسان های موفقی را که از نزدیک دیده ام، هرگز چند فعالیت را به  طور همزمان انجام نمی دادند. همواره به یاد داشته باشید پیگیری و استقامت یکی از مهم ترین اجزای موفقیت در هر کاری است.
حضرت سعدی در این رابطه می فرمایند: رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود    رهرو آن است که تند و پیوسته رود
البته با اجازه از شاعر دوست داشتنی کشورمان، تغییر کوچکی در شعر داده ام. بازیکن اصلی تیم باشید و آگاهانه با 22 جز پس همین حالا تصمیم بگیرید، واقعا استراتژی درست در مسیر موفقیت حرکت کنید. انتخاب کنید، از امروز در خانواده تان عضو مؤثرتری باشید، به طوری که، زمانی که در منزل هستید، به وجود شما افتخار کنند. شما باید توانایی خوشحال کردن خانواده و دوستانتان را به دست آورید. خانواده، یکی از مهم ترین بخش های زندگی افراد موفق و سعادتمند است. لازمه این که بتوانید باعث شادی دیگران باشید، این است که خودتان فرد شاد و بانشاطی شوید.
ادامه دارد...
دگر خدمات تیم:

طراحی سایت در ارومیه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر